آن دقایق جادویی در زمان خورشید گرفتگی در 8 آوریل مرا به گریه انداخت
به گزارش مجله نجم
به عنوان یک گزارشگر تلویزیونی و هواشناس، در حرفه خود با چیزهای شگفت انگیزی مواجه شده ام.
او شکل مشخص گردباد را روی رادار دید و دقایقی بعد ویدئویی از وقوع آن از روی زمین در همان نزدیکی ظاهر شد. در یک روز گرم تابستانی در امتداد ساحل قدم زدم و به دنبال بخشی از یک کشتی شکسته بودم که به ساحل رفته بود، و پس از طولانیترین مایل عمرم، ناگهان در چند قدمی آن ظاهر شد. اولین پرتاب موشکی که در کیپ کاناورال پوشش دادم، زمانی که انفجار را مایلها دورتر تماشا کردم، احساسی بود، سپس یک فلش نقرهای رنگ به آسمان پرتاب شد و تنها لحظاتی بعد صدای غرش قدرتمند یک پرواز موفقیتآمیز را شنیدم.
اما خورشید گرفتگی کامل ۲۰۲۴ تو مرا در دالاس با هیبت و با احساسات فراموش نشدنی که قبلاً هرگز ندیده بودم و احساس نکرده بودم رها کردی.
مربوط: خورشید گرفتگی حلقوی 2024 – هر آنچه می خواهید در مورد خورشید گرفتگی آینده بدانید
زادگاه من، پارما، در جنوب کلیولند، اوهایو، در راه یک ماه گرفتگی کامل بود و من در ابتدا قصد داشتم برای این رویداد آسمانی در خانه مادرم بمانم. اما در 10 ژانویه پیامکی دریافت کردم که در آن از من می پرسید که آیا علاقه مند به کار به عنوان مدیر هستم؟ رویداد مشاهده خورشید گرفتگی به میزبانی NOAA، ناسا و بنیاد ملی علوم در نمایشگاه تاریخی Fair Park Cotton Bowl در دالاس، تگزاس.
به عنوان فردی که به شدت به فضا و STEM علاقه دارد و در طول زندگی حرفه ای خود سخت کار کرده است تا چنین فرصت شگفت انگیزی را داشته باشد، خدا را شکر کردم که این اتفاق افتاد و با خوشحالی چنین نقش مهمی را پذیرفتم. در ماههای بعد، هیجان در اطراف این رویداد و همچنین ماهگرفتگی افزایش یافت و من تا آنجا که ممکن بود در تماس بودم تا بدانم تا آنجا که میتوانم در مورد آنچه که باید انتظار داشته باشم و واکنش کشور به آن چگونه است. من بیش از نیم دوجین داستان در مورد موضوعات مختلف نوشته ام، از پیش بینی های اولیه آب و هوا در طول مسیر کلی تا رویدادهای محلی در حال برنامه ریزی، تا دریافت دیدگاهی کاملاً متفاوت در مورد اینکه چگونه فرهنگ های مختلف مانند ملت ناواهو به خسوف نگاه می کنند. اما یک سوال در پایان در ذهن من باقی ماند: چگونه شخصاً این اتفاق نادر را تجربه خواهم کرد؟
همانطور که دو روز قبل از جاذبه اصلی در دالاس مستقر شدم، علاوه بر شرکت در رویدادهای رسانهای و تور با سخنرانان و اجراکنندگان برنامه، مدام در ذهنم به چیزی که در تماشای توتال نقش داشتم برمیگشتم. خورشید گرفتگی برای من معنی خواهد داشت. مطمئناً، من بهعنوان مجری مراسم برای رویدادی که توسط برخی از بهترین سازمانها در دنیای فضا و STEM برگزار میشود، دستاوردهای زیادی کسب میکردم، اما شخصاً، در آن «دقایق جادویی» که آنها را نام بردم، چگونه ممکن است؟ کدوم رفتن؟ من بهعنوان یک مد لباس، عینکهایم را به چشم داشتم، لباس آن روز انتخاب شد، و صبح روز بعد دیدم شخصی در حال عکس گرفتن از من بود، بنابراین آن را برای کتاب تاریخم ذخیره کردم.
اما من مدام به آنچه از دیگران شنیده بودم در مورد تجربه واقعی کالج و اینکه چقدر جاه طلبانه و خارق العاده بود فکر می کردم، بر خلاف هر چیز دیگری که تا به حال دیده بودند – من بسیاری از زمینه های خود را پوشش داده ام. شغل، آیا واقعا این عالی خواهد بود؟
آن روز صبح، تنش طولانی وجود داشت مبنی بر اینکه هوا خیلی ابری خواهد بود و نمیتوان چیزی را که توسط بسیاری در این مراسم و در سراسر دالاس سرود میخواند مشاهده کرد. بهعنوان یک هواشناس، پیشبینیها و مشاهدات آبوهوای اطراف را مطالعه کردهام، اما یک چیز توجه من را جلب کرد: اطمینان بسیار بالایی وجود دارد که طوفانهای شدید در اواخر روز رخ خواهند داد. از طریق تجربیات و دانش پیشبینیام، میدانستم که برای داشتن آب و هوای مناسب برای توسعه طوفانهای شدید، به روشنایی و آفتاب کافی در بعدازظهر نیاز دارم تا شرایط را گرم و آماده کنم تا زمینه را برای وقوع آن فراهم کنم. بنابراین، بر اساس آن، من اطمینان یافتم که صبح ابرها می سوخت و ما یک پنجره خوب از نور خورشید و مقداری فضای خالی خواهیم داشت که شرایط دید مورد نیازمان را به ما می دهد.
علاوه بر آن اعتماد به نفس، زمانی پیدا کردم که دعا کنم و از خدا کمک بخواهم تا روزی عالی با وضوح کافی برای رسیدن به کمال باشد. دعاهای من مستجاب شد و انتظاراتم تأیید شد زیرا شمارش معکوس با ترکیبی شاد از خورشید و ابرها به ساعت پایانی رسید، با وقفههای طولانیتر و طولانیتر وقتی تکامل غذا خوردن Pac-Man را از پشت عینک تماشا میکردم. خورشید.
این رویداد به خوبی پیش رفت – خوشبختانه، در طول طولانیترین صبحی که تماشاگران را سرزنده و هیجانزده نگه داشت و سخنرانان را در مسیر حرکت نگه داشت، حواس من پرت شد، بنابراین همه چیز خوب پیش رفت. و سپس، شمارش معکوس نهایی نزدیک به چهار دقیقه جادو ماه خورشید را کاملاً مسدود کنید.
فکر نمیکنم تا به حال به اندازه 30 دقیقه گذشته قبل از کلیت، تلفنم را بررسی کرده باشم، و وقتی به مرز پنج دقیقه رسیدیم، تماشای روشنایی روز که به آرامی محو میشود، جالب بود. قلبم شروع به تپیدن کرد در حالی که هیجان زده شدم، وقتی جمعیت شروع به بلندتر شدن کرد و دقیقه ها به ثانیه تبدیل شدند، و سپس، در ساعت 1:40 بعد از ظهر، صدای تشویق ها بلند شد و می دانستم که وقت آن رسیده است که عینک را بردارم و بخشی از آن باشم. خورشید گرفتگی کامل
گزارشگر درون من فریاد زد برای مستند کردن این تجربه، یک ویدیو ضبط کنید و خوشحالم که این کار را کردم تا آن لحظه را برای همیشه حفظ کنم. من با موجی از هیجان پر شده بودم، احساس هیبت و شگفتی بر من غلبه کرده بود، بله، این همه آن چیزی بود که در آن زمان و بیشتر آرزو داشتم. من عکس گرفتم و یکی از همکارانم در جامعه جریان از من در این لحظه عکس گرفت. میتوانم به شما بگویم که او با این عکس کار بسیار خوبی انجام داد، زیرا فکر میکنم این عکس همه آن را مجسم میکند – اشکهای شادی و روحی مملو از هجوم بینظیر احترام به قدرت آنچه در حال رخ دادن بود. اما همانطور که همه می گویند دوربین حق مطلبی را که با چشمان خود دیده اید را رعایت نمی کند!
برای یکی دو دقیقه آخر، من در لحظه ماندم، احساسات را احساس کردم و فینال بزرگ را تماشا کردم، جایی که حلقه الماس ظاهر شد. به همان سرعتی که شروع شد، تمام شد. همینطور که اینجا نشستهام، اتفاقی را که در دالاس رخ داد را به یاد میآورم و از فرصتی که به دست آمد تا بخشی از چیزی باشم که واقعاً قدرتمند بود، سپاسگزارم. این ترس متفاوت از هر چیزی بود که تا به حال تجربه کرده بودم، اما همانطور که می گویند، همه چیزهای خوب باید به پایان برسند، و آن زمان است که تبدیل به خاطرات خاصی می شوند که تا آخر عمر باقی خواهند ماند.
آیا دوباره آن را انجام می دهم؟ شاید اگر بتوانم به آن برسم اسپانیا در سال 2026 در غیر این صورت، بسیار از آن قدردانی می کنم که بخشی از داستان من شده است و می توانم آن را با شما به اشتراک بگذارم، درست همانطور که با بسیاری از افراد شگفت زده دیگر در آن روز خاص در دالاس در 8 آوریل 2024 انجام دادم.