“Star Trek: Discovery” فصل 5 قسمت 7 “Eirgah” بهترین تا به حال در این فصل آخر است
به گزارش مجله نجم
هشدار: اسپویلرهای پیش رو برای Star Trek: Discovery، فصل 5، قسمت 7
تقریباً بلافاصله، با بازگشت فرمانده نهان (راشل آنچریل)، که آخرین بار در قسمت S04 “Rubicon”، E09، دیدیم، ملاقات می کنیم، درست همانطور که دو هفته پیش در قسمت 3 او را “جینال” صدا کردیم. همانطور که می دانید، این قسمت جدید با عنوان «ارگاه» با قدرت شروع می شود و در تمام مدت توجه ما را حفظ می کند. به طور خلاصه، در حالی که تنها سه قسمت تا پایان یافتن Star Trek: Discovery برای همیشه باقی مانده است، در واقع یک دنباله بسیار خوب دریافت می کنیم.
بله، به نظر می رسید که نویسندگان کاملاً مطمئن نبودند که با شخصیت کاپیتان راینر چه کنند، و این همیشه یک خطر بود. کالوم کیت رنی یک بازیگر درجه یک است و یک شخصیت B تکراری بود. هرگز او شایسته استعداد خود خواهد بود. و بنابراین به نظر می رسد که ما دائماً در حال قدم زدن در خط بسیار باریک بین یک شخصیت اصلی دو بعدی و شخصیتی هستیم که کوچکترین اشاره به عمق ماریانا را برمی انگیزد.
صرف نظر از این، ما حداقل بینش کمی بیشتر از پیشینه او بدست می آوریم، و البته، این باعث می شود که ما بیشتر بخواهیم – حتی اگر شخصیت او گاهی اوقات به طرز ناامیدکننده ای معمولی است، واقعاً باید تعجب کنید که Raynor چگونه توانست از Starfleet عبور کند. در وهله اول این کار او بود.
مربوط:تریلر فصل آخر Star Trek: Discovery را تماشا کنید (ویدئو)
نکته جالب دیگر، ذکر ناو یو اس اس میچل است، اشاره ای آشکار به کنت میچل بازیگر، که چندین بار در فیلم Star Trek: Discovery در نقش های مختلف ظاهر شد، اما به طور غم انگیزی به دلیل عوارض ناشی از اسکلروز جانبی آمیوتروفیک در ماه فوریه درگذشت. این احتمالاً اشاره ای به زمانی است که این صحنه واقعاً فیلمبرداری شده است، که نسبتاً اخیر به نظر می رسد، اما موضوع کوچکی است.
مسلما مهمترین مسئله ای که در اینجا باید روی آن تمرکز کرد این است که مالین “مول” راول (ایو هارلو) و لاک (الیاس توفکسیس) در واقع در حال تعقیب قدرت نهایی در جهان هستند تا با آن معامله کنند … بنابراین آنها در اصل می توانند فرار کنند. ? این کمتر یک ژست عاشقانه و کمی بیشتر یک اقدام شگفت انگیز غیرمسئولانه و خودخواهانه است، فکر نمی کنید؟
ماول در حالی که به آرامی زیر ملحفههای تخت حرکت میکرد، خرخر کرد و از هر لحظه تماس پوستش با پنبه مجلل ولکان با تعداد میلیارد نخ ولکان لذت میبرد: «اوه، عزیزم، بیا برای ماه عسلمان از ریسا، سیاره لذت دیدن کنیم. .
او در حالی که بازوانش را هنوز دور او حلقه کرده بود، پاسخ داد: “ما می توانیم این کار را انجام دهیم.” او تقریباً به عنوان یک فکر بعدی اضافه کرد: “اما فراموش نکنید، همه در کهکشان تقریباً مرده اند، بنابراین ما باید خودمان غروب خورشید سامورایی را بسازیم…”
اما از بس. دلایل زیادی وجود دارد که بسیاری از آنها واضح نیستند، چرا که این قسمت اینقدر خوب است. موارد واضح شامل این واقعیت است که این قسمت از هیچ داستان علمی تخیلی چند دهه ای که فیلمنامه نویسان هزاره به تازگی کشف کرده اند، کپی نکرده است، بنابراین می دانید، این همیشه یک مزیت است. قطعا اتفاق می افتد. مثل این است که 20 سال بعد برای اولین بار موسیقی تی رکس را کشف کرده و سپس در 13 و نیم سالگی سعی در تشکیل یک گروه داشته باشید، بدون هیچ شکی باور داشته باشید که آینده یک ستاره راک در پیش دارید. عمدتا با تقلید از آهنگ های آنها. تفاوت این است که شما قبل از بلوغ بودید و هیچ کس در گروه نمی توانست یک ساز بنوازد – و نویسندگان “دیسکاوری” حرفه ای هستند.
جالب اینجاست که این اپیزود اولین نقش کارگردانی مهم جان دودکوفسکی است و رک و پوست کنده، بسیار امیدوار کننده است. ما معتقدیم که او آثار وینس گیلیگان افسانهای را نیز مطالعه کرده است و برخی از زوایای دوربین و ویرایشها این را منعکس میکنند. مشکل با هر کس بخش Nu-Trek این است که تعداد زیادی کارگردان مختلف برای پیوستن و تولید این چیزها استخدام می شوند. پیکارد عملاً یک مطالعه موردی در مورد چگونگی انجام این کار بود نه در اسرع وقت به خط تولید اصلی عکاسی. زیرا هر کارگردانی سبک خاص خود را دارد و زمانی که شما حداقل شش سبک مختلف داشته باشید، اغلب اینطور است. کوزه ها، این امر ارائه را ناسازگار می کند و لذت بردن از آن را دشوار می کند و در نهایت بین بیننده و تجربه شکاف ایجاد می کند.
«Discovery» نیز از همین مشکل رنج می برد، اما اگر آنها تمام فصل را به دودکوفسکی می دادند تا کارگردانی کند، خوب، ممکن بود اپیزودهای بهتری داشته باشیم و مطمئناً تجربه ثابت تری داشته باشیم. داشتن یک برنامه نمایش مشابه با داشتن کارگردان یکسان نیست، و داشتن انواع سبک های کاملاً متفاوت، در این مورد، چیز بدی است. هر اپیزود باید کار عاشقانه باشد، و به این ترتیب، در نمایشی که تنها 10 قسمت است، هم فصل و هم سریال واقعاً از روان بودن بهره می برند.
البته تا حدودی چقدر واقعی ما هرگز نمی دانیم که دودکوفسکی چه کنترلی دارد. اما این بخش قطعاً از دیالوگهای خوب، آهنگسازی خوب، برخی فیلمبرداری خلاقانه، و حتی لمسهای کوچکی سود میبرد، مانند اینکه چگونه به برنهام هرگز فرصتی برای استفاده از یک عبارت جذاب، لنگ یا غیرمستقیم داده نمیشود. این سبک نوشتن خودآگاه مورد توجه و قدردانی قرار گرفته است.
فصل پنجم و آخر سریال «Star Trek: Discovery» و هر قسمت دیگر از هر برنامه «Star Trek» – به استثنای «Star Trek: Prodigy» – در حال حاضر به طور انحصاری در Paramount Plus در ایالات متحده پخش می شود، در حالی که «Prodigy» خانه جدیدی برای نتفلیکس پیدا کرده است.
در سطح بینالمللی، نمایشها در پارامونت پلاس در استرالیا، آمریکای لاتین، بریتانیا و کره جنوبی، و همچنین در تلویزیون پلوتون در اتریش، فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا و سوئیس در کانال علمی تخیلی Pluto TV در دسترس هستند. آنها همچنین در پارامونت پلاس در ایتالیا، فرانسه، آلمان، سوئیس و اتریش پخش می شوند. در کانادا، از کانال علمی تخیلی CTV Bell Media پخش می شود و در Crave پخش می شود.