بررسی Dil Dosti Dilemma: جدیدترین سری پرایم ویدیو آنقدر پر از قند است که ممکن است به شما دیابت بدهد
به گزارش مجله نجم
سالهای نوجوانی معمولاً آتشفشانی خروشان از احساسات گیجکننده، آرزوهای جدید، دوراهیها، شک به خود و خیلی چیزهای دیگر را به همراه دارند. و این دقیقاً همان چیزی است که آخرین سریال اصلی پرایم ویدیو Dil Dosti Dilemma سعی دارد از آن سرمایه گذاری کند. این سریال شامل یک دختر جوان به نام اسمارا (آنوشکا سن) است که قهرمان رمان است. یک نوجوان معمولی از یک خانواده ثروتمند که تمام وجودش حول محور تأیید صمیمی ترین دوستانش می چرخد.
او شیک لباس می پوشد، در مورد مد صحبت می کند، عاشق خرید و مهمانی است، و از هر جنبه ای از واقعیت خود که ممکن است با شخصیت دختر باکلاسی که او برای خودش ساخته است، مطابقت نداشته باشد، خجالت می کشد. او از هدایای نه چندان جالب پدربزرگ و مادربزرگش خجالت زده است و به نظر نمی رسد که نمی تواند احساسات واقعی خود را در مقابل دوستان به همان اندازه پرمدعاش به اشتراک بگذارد.
وقتی مادرش متوجه میشود که اسماره ممکن است به یک بزرگسال ناسپاس تبدیل شده باشد که تمام احترامش را نسبت به ریشههایش از دست داده است، تصمیم میگیرد سفر دو ماههاش به کانادا را لغو کند و در عوض او را به خانه مادربزرگش در شهری کوچک بفرستد. به عنوان مجازات
آنچه در ادامه میآید، توالی قابل پیشبینی از وقایع است، زیرا دختر خراب کار سختی دارد که خود را با زندگی شهری کوچک وفق دهد، اما در نهایت عاشق آنجا میشود. این نمایش داستان هایی را به ذهن می آورد که همه ما بارها شنیده و دیده ایم. اگر شما را به یاد داستان های اخلاقی دوران کودکی می اندازد زیاد تعجب نکنید، زیرا به همان اندازه شیرین است، اگر نه بیشتر. حضور گاه و بیگاه شروتی ست، که نقش مادر اسمارا را در سریال بازی میکند و بازیگرانش هنوز در زمان باقی ماندهاند، ممکن است شما را به یاد سریال محبوب دهه 90 شرارت بیاندازد، اگر شما هم مثل من طرفدار سرسختی هستید.
در حالی که نمایش سعی می کند به صورت سطحی احساسات پیچیده ای را که نوجوانان از سر می گذرانند به تصویر بکشد، به سختی طعم واقعیت را می دهد. همه بسیار دوست داشتنی، فهمیده و مفید هستند – این سریال اغلب شبیه نسخه بلوغ سورج بارجاتیا است. این دنیایی است که در آن هیچ چیز به تاریکی Euphoria HBO نیست. در این نسخه از دنیای Toyland، یک نوجوان به راحتی میتواند مشعلدار اخلاق شود و بزرگسالان نه تنها بیصدا از او پیروی میکنند، بلکه در جشن تبآلود آن شخص نیز غرق میشوند. گویی این سریال توسط نوجوانی نوشته شده است که مصمم به گسترش خوبی در جهان است.
این سریال تلاش میکند تا روابط نوجوانان را لمس کند، زمانی که پسری را نشان میدهد که سعی میکند ناینا، دوست آسمارا، را تحت تأثیر قرار دهد تا فکر کند او را دوست دارد، فقط برای اینکه از او برای دسترسی به پدرش، مربی مشهور تنیس، استفاده کند. اگرچه او وانمود میکند که به خاطر انگیزههای باطنی خود به او اهمیت میدهد و متخصص در نوردهی گاز است، با این شخصیت هنوز به شیوهای ساخاری رفتار میشود.
نکتهای که در نمایش به چشم میخورد صداقتی است که سعی میکند احساس خودباوری را نشان دهد که در اعماق قلب نوجوانان کاشته شده است. او به زیبایی آن نقطه شیرین نوجوانی را به تصویر می کشد که در آن معصومیت و گناه در کنار هم وجود دارند.
با این حال، سریال در جایی که باید نسبت به دیگر شخصیتهایش اهمیتی یکسانی نشان دهد، دست و پا میزند و هندیگویان را به شدت احمقانه و بینقص به تصویر میکشد. به عنوان مثال، شخصیت ویشاخا پاندی یک احمق با دهان بلند و بدون عقل سلیم نشان داده می شود، فقط به این دلیل که او اهل یک شهر کوچک است و کلمات انگلیسی را نادرست تلفظ می کند. به همین ترتیب، شخصیت آرجون بری صرفاً به این دلیل که وی دارای واژگان غنی هندی است، تحقیر شده است. او و زبانش را فقط به خاطر چند خنده مورد تمسخر قرار می دادند که هیچ کدام را سزاوار نمی دانست.
اگر به دنبال چیزی هستید که موضوع خود را با جدیت و دقتی که شایسته آن است برخورد کند، به شما توصیه می کنم از این مورد صرف نظر کنید. با این حال، اگر میخواهید در پسزمینه چیزی در پسزمینه پخش شود، در حالی که کارهای معلق یا دیگر کارهای روتین خود را به پایان میرسانید، میتوانید به این سریال ساده گوش دهید – یا شاید اگر به دیدگاهی توهمآمیز از آرمانشهر نوجوانان علاقهمند هستید، جایی که خوشبختانه همیشه وجود دارد. .